دسته: کی خسرو

سالگرد جنبش سبز، سالگرد انتشار کی خسرو، سالگرد درگذشت ندا آقاسلطان

سه سال پیش، در خرداد 88، در یک چنین روزهایی، بعد از اینکه درس های دانشگاهم در اکسفورد تمام شد، به تهران آمدم تا موقع انتشار رمان کی خسرو در تهران باشم. همین سفر ساده، زندگی ام را زیر و رو کرد. پیش از آن ناشر بودم، نویسنده، بودم، پزشک بودم و سرم به زندگی خودم. بعد شاهد قتل زن...

قطعاتی از رمان کی خسرو، اثر آرش حجازی

کی خسرو آرش حجازی انتشارات کاروان، 1388 جنگیدن با دشمنی که از او نفرت داری آسان است، سخت، جنگ با آنانی است که دوستشان داری. اینجاست که شجاعت معنا می‌یابد. (ص 9) اگر جنگ نباشد، بشر چیزی می‌شود مثل سیب‌زمینی. جنگ است که شعله‌ی زندگی را روشن نگه می‌دارد. (ص 29) “تمام جهان محصول اصل تضاد است… همواره نیرویی در...

رمان کی خسرو – آرش حجازی – 4

[برای خواندن قسمت سوم به اینجا مراجعه کنید][برای خواندن قسمت دوم به اینجا مراجعه کنید][برای خواندن قسمت اول به اینجا مراجعه کنید]صدای پا در راهرو، حرف‌های نامفهوم، به هم خوردن درها، صداهای گنگ، او را از خواب می‌پراند. تکمه‌ی زنگ را می‌زند. بهیار سفیدپوشی به اتاقش می‌آید. «چه خبر است در راهرو؟» «وقت ملاقات است.» چشم‌هایش را دوباره می‌بندد و...

کی خسرو – آرش حجازی – 3

[برای خواندن قسمت اول به اینجا مراجعه کنید] [برای خواندن قسمت دوم به اینجا مراجعه کنید] پنج دقیقه به ده مانده بود. آدورا قبل از زدنِ درِ اتاق استادش پنج دقیقه در راهرو دانشکده منتظر ماند. خانم دکتر مهتاش خیلی به دقیق‌ بودن حساس بود. آدورا تا پنج صبح کار کرده بود و بعدش هم که دیگر نمی‌شد خوابید. ولی...

نظرسنجی سریع، در مورد رمان کی خسرو

تازه ترین رمان من با اسم کی خسرو به زودی منتشر می شود. فکر کردم شاید عده ای دلشان بخواهد قبل از انتشارش با محتوای آن آشنا بشوند. اما گذاشتن خرده خرده این رمان در این وبلاگ زحمت زیادی می برد. باید مطمئن بشوم که به اندازه کافی علاقه مند بر car cigarette lighter 28 lumen mini ای خواندنش در...