کتابخانه میراث، انتشارات کاروان
اینجا می خواهم درباره مجموعه ای صحبت کنم که افتخارش را داشتم حدود سه سال تمام در راه اندازی و تولیدش با انتشارات کاروان همکاری کنم. اسم این مجموعه را گذاشتیم “کتابخانه میراث”، برای اینکه می خواستیم مجموعه از میراث ادبی کلاسیک و معاصر فارسی منتشر کنیم. از این مجموعه تا حالا “شاهنامه فردوسی“، “مثنوی معنوی”، “رباعیات خیام” و “شعر رقصان شمس” (گزیده غزلیات شمس تبریزی) منتشر شده است.
تصمیم گرفتیم که این کتاب ها را به دو شکل چاپ کنیم:
1. ارزان و با جلد نرم، برای استفاده دانشجوهای ادبیات و هرکسی که مایل است با بودجه کم به این مجموعه دسترسی داشته باشد. همچنین، کتاب های بزرگی مثل شاهنامه و مثنوی به جلدهای متعدد تقسیم شد تا اگر کسی مشغول خواندن بخشی از این کتاب هاست، به خصوص دانشجوها، مجبور نباشد کتاب های حجیم و ضخیم را با خودش حمل کند. این کتاب ها به سادگی در جیب یا کیف دستی جا می شوند و در هر موقعیتی می شود آن ها را خواند.
2. جلد سخت و البته کمی گران تر. هدف این بود که کسانی که مایلند مجموعه نفیسی از میراث ادبی ایران داشته باشند، این کتاب ها را به شکل مجموعه ای زیبا و کلکسیونی روی میزشان قرار بدهند.
اما مهم تر از همه، محتوای این کتاب ها بود و چرا این کتاب ها را دوباره منتشر کردیم و این همه برایشان وقت گذاشتیم؟ فقط یک نمونه شاهنامه اش را برایتان می گویم و توضیح درباره بقیه کتاب ها را می گذارم برای بعد.
شاهنامه کاروان مبتنی بر نسخه مسکو است که یکی از معتبرترین نسخ موجود شاهنامه است، اما نسخه مسکو ایراد بزرگی دارد که ما در مجموعه خودمان برطرفش کردیم: درنسخه انتقادی مسکو، شاهنامه فصل بندی ندارد. یعنی داستان بلندی مثل پادشاهی کی خسرو، حداکثر به سه تا چهار فصل تقسیم شده، در حالی که تقریبا یک سوم شاهنامه را به خودش اختصاص می دهد. این باعث می شود خواننده نتواند به سرعت بخش مورد نظرش، مثلا رزم رستم و اشکبوس را پیدا کند و باید ساعت ها شاهنامه را ورق بزند تا هر داستان را پیدا کند. این مشکل در نسخه ژول مول وجود ندارد. بنابراین ما دو کار کردیم: اول اینکه فصل بندی های نسخه ژول مول را در نسخه خودمان وارد کردیم. به این ترتیب، خواننده ضمن اینکه به نسخه مسکو به عنوان معتبرترین نسخه شاهنامه دسترسی دارد، به راحتی می تواند راه خودش را در شاهنامه پیدا کند.
کار دیگری هم کردیم که خیلی مهم است. از محمد قاسم زاده، نویسنده شناخته شده و پژوهشگر ادبی دعوت کردیم که نمایه جامعی برای شاهنامه کاروان تهیه کند و این نمایه را به شکل جلد دهم شاهنامه در کنار 9 جلد دیگر گذاشتیم. قاسم زاده که خودش مجموعه رمانی بر اساس قصه های شاهنامه تهیه کرده و جلد اولش (سیاوش) منتشر شده، دو نمایه تهیه کرد که حدود یک سال وقت برد: نمایه نام های اشخاص و نمایه مکان ها. به این ترتیب، اگر مایل باشید ببینید نام “کیومرث” در کدام ابیات شاهنامه آمده، کافی است به نمایه نام ها مراجعه کنید. قاسم زاده مشکل بزرگ دیگری را هم حل کرد. این نمایه یک نمایه ماشینی نیست، بنابراین، رستم، تهمتن، پیلتن، پور دستان و… همگی در عین حال که مدخل مستقلی دارند، همه در زیر نام رستم هم قرار دارند؛ ضمن اینکه رستم زال و رستم فرخزاد دقیقا از هم جدا شده اند.
یک خصوصیت دیگر که این کار دارد، بی غلط بودن آن است. اغراق نیست که بگویم شاهنامه کاروان حداقل ده بار نمونه خوانی و غلط گیری شده است و یک بارش را هم محمد قاسم زاده غلط گیری کرد تا غلط های تخصصی که ممکن بود از چشم نمونه خوان ناآشنا به شاهنامه پنهان بماند، گرفته شود.
به هر حال به جرئت می گویم این شاهنامه کاروان، یکی از کاربردی ترین، دقیق ترین و صحیح ترین شاهنامه های موجود در بازار نشر ایران است. البته با احترام به تمام ناشران دیگری که شاهنامه منتشر کرده اند.
برای آشنایی با مجموعه کتاب های میراث، به اینجا مراجعه بفرمایید:
1. شاهنامه فردوسی، بر اساس نسخه انتقادی مسکو، جلد سخت، ده جلد، جیبی، (با نمایه محمد قاسم زاده)، انتشارات کاروان (سفارش برای ایرانیان مقیم خارج از کشور/آمازون)
3. مثنوی معنوی (جلال الدین محمد بلخی رومی / مولوی / مولانا)، بر اساس نسخه نیکلسون، جلد سخت، شش جلد، جیبی، انتشارات کاروان (سفارش برای ایرانیان مقیم خارج از کشور/آمازون)
5. شعر رقصان شمس / گزیده غزلیات شمس تبریزی (جلال الدین محمد بلخی رومی / مولوی / مولانا)، گزینش و تصحیح محمدعلی سپانلو، جلد سخت، جیبی، انتشارات کاروان (سفارش برای ایرانیان مقیم خارج از کشور/آمازون)
6. رباعیات خیام، بر اساس نسخه فروغی، جلد سخت، جیبی، انتشارات کاروان (سفارش برای ایرانیان مقیم خارج از کشور/آمازون)
در مورد اون بسيجي كه ميگي به ندا شليك كرده
آخه اگه مردم اين آدمو گرفته بودن كه
ناخودآگاه اونو مي كشتن
چه جوري آدم باور كنه اونو گرفتن از كارتش عكس گرفتنو وولش كردن شما باور مي كنيد؟؟؟؟؟
دوست عزیز، اولا این سوال شما چه ربطی به کتابخانه میراث دارد؟
دوم اینکه اصلا مهم نیست که چه کسی چه چیزی را باور کند. مهم این است که حقیقت وجود دارد، حتی اگر شما نخواهید باورش کنید.
آرش عزیز ممنون از تلاشت.مجموعه ی بسیار زیبا وارزشمندی است.لذت بردم.