خدایا اینان را ببخش، چرا که نمی دانند چه می کنند
وَ مـَنْ یـَکـْسـِبْ خـَطـیـئَةً اَوْ اِثـْمـاً ثـُمَّ یـَرْمِ بـِهِ بـِریـئاً فـَقـَدِ احـْتـَمـَلَ بـُهـْتـانـاً وَ اِثـْمـاً مُبیناً (نساء-112)
هـر کـس خطا یا گناهى مرتکب شود، سپس آن را به بى گناهى نسبت دهد، بهتان و گناه آشکارى را به گردن
گرفته است.
سه هفته پیش، عدهای خانم بسیجی در برابر سفارت بریتانیا در ایران تجمع کردند و خواستار استرداد من به ایران شدند. در بامداد خبرگزاریها اعلام کردند که این خانمها خواستار استرداد من به ایران به عنوان «شاهد قتل ندا» هستند؛ اما بعدازظهر این عنوان به «قاتل ندا» تغییر یافت. از آنجا که من هرگز در ماجرای ندا به دنبال مسائل شخصی نبودهام، ترجیح دادم سکوت کنم. اما ماجرا به اینجا ختم نشد. چند روز پیش، عدهای «دانشجو»ی بسیجی بار دیگر در برابر سفارت بریتانیا نمایش مضحک و توهینآمیزی را اجرا کردند و در آن نه به جزای گناه بهتانی که به گردن میگرفتند فکر کردند و نه به سنت ما در حفظ حرمت درگذشتگان و نه به دل داغدیدهی خانوادهاش. در مورد قضایای مربوط به ندا بارها حرف زدهام و مدتها پیش به موضع خودم اشاره کردهام. در آن روز شوم، من تنها شاهد قتل ندا نبودم و دهها نفر دیگر آنجا حضور داشتند. من تنها شاهدی بودم که لب به سخن باز کردم و در زمان موعود، شهود دیگر بر حقیقت گفتههای من گواه خواهند داد، همان طور که تا به حال با ارسال فیلم های آن روز و عکس های کارت شناسایی ضارب احتمالی، به روشن شدن حقیقت کمک کرده اند. بنابراین در اینجا هم پاسخی برای این فریبخوردگان ندارم و کاری از دستم برنمیآید جز آنکه دعا کنم: «خدایا اینان را ببخش، چرا که نمیدانند چه میکنند.»
در مورد این ماجرا حرف تازهای ندارم جز آنچه در بیانیهام در روز 11 تیر ماه 1388 گفته ام، که برای یادآوری دوباره در زیر میآورم. شاید وقت آن باشد که قوهی قضاییه سرانجام وارد عمل شود و با مجازات عاملین واقعی قتل این دختر بیگناه و قربانیان بیگناه دیگرِ وقایع پس از انتخابات، مانع این حرکات شنیع، سخیف و توهینآمیز شود. هیچ کس در جهان فریب این دروغها، افتراها و بهتانها را نمیخورد. البته طبیعی است، وقتی من یکی از نیروهای بسیج را مسئول مرگ ندا معرفی میکنم، باید انتظار داشته باشم که بسیج برآشوبد و سعی کند با قربانی کردن من، بر جنایات متعددی که در شش ماه گذشته مرتکب شده است، سرپوش بگذارد. بنابراین، با توجه به اینکه بسیاری از شهود جنایتهای رخ داده در شش ماه گذشته به سرنوشتهای هولناکی دچار شدهاند، بد نیست قبل از تکرار بیانیهام، همین جا اعلام کنم که در کمال سلامت جسمانی هستم، امید به زندگی و آینده دارم و تحت هیچ شرایطی قصد ندارم دست به خودکشی بزنم. بنابراین، هر اتفاقی برای من بیفتد، مسئولیت مستقیم آن با دولت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
یادداشتی برای نسل های آینده
هراس من،
باری،
همه از مردن در سرزمینیست
که مزدگور کن از بهای آزادی آدمی افزون باشد
احمد شاملو
بعد از مصاحبهام در روز ۴ تیر ماه ۱۳۸۸ (۲۵ ژوئن ۲۰۰۹) با بیبیسی دربارهی مشاهدات شخصیام در مورد قتل وحشیانهی ندا آقاسلطان، روز دهم تیرماه در اخبار خواندم که حکمی برای دستگیری من از سوی دولت ایران صادر شده است.
همانطور که در مصاحبهام گفتم، انتظار چنین حرکت مذبوحانهای برای کتمان حقیقت در برابر این جنایت بیرحمانه از طرف دولتی میرفت که بنیادش بر دروغ و ظلم است. در این مصاحبه پیشبینی کردم که گفتههای مرا کتمان می کنند. که اتهامات بسیاری را متوجه من خواهند کرد. این دولت، به جای آنکه بکوشد قاتلان اصلی این دختر معصوم و دهها قربانی دیگر را پیدا کند و مسئولیت بیکفایتی خود را بپذیرد، سعی دارد هر فرد، کشور یا نهاد دیگری را که هیچ خطایی مرتکب نشده، مقصر بشمارد.
خانواده و دوستان مرا در ایران، که هیچ ارتباطی با این ماجرا ندارند، تحت فشار گذاشتهاند. پدر ۷۰ سالهام را که استاد دانشگاه و چهرهی ماندگار است، احضار کردهاند بیآنکه هیچ دخالتی در این ماجراها داشته باشد.
من فقط کاری را کردم که هر انسان شریفی در چنین شرایطی انجام میداد. سعی کردم یک قربانی را نجات بدهم و آنگاه که حقایق مرگش را رسانههای دولتی ایران مخدوش میکردند، بر آنچه شاهدش بودم شهادت دادم.
چنان زیستهام که هرگز دچار ندامت نشوم. من از نخستین پزشکانی بودم که در فاجعهی هولناک زلزلهی بم به آن شهر رفتم، فقط برای آنکه در کنار قربانیان معصومی باشم که در آستانهی از دست دادن امیدشان بودند.
این بار، در کنار قربانی معصوم دیگری بودم، کاملاً برحسب تصادف، بدون آنکه تصوری داشته باشم که وارد چه ماجرایی میشوم. اما این بار، این قربانی را بلایای طبیعی نکشت. آز و شهوت قدرت بود که خون او را ریخت.
من نویسنده هم هستم، و اگر داستانها، مقالات و گفتههای مرا بخوانید، پی میبرید که همواره از حقوق بشر دفاع کردهام و همواره بهایش را پرداختهام.
همواره کوشیدهام زندگی صادقانه و شریفی داشته باشم و هرگز به ارزشهایم خیانت نکردهام.
بر این باورم که آنچه برای نجات جان ندا و بعد گفتن ماجرایش انجام دادم، کار درستی بود. اعتقاد دارم که خدا پروردگار شجاعان است. ایمان دارم که حقیقت ما را آزاد خواهد کرد. همهکارم را مطابق وجدانم انجام دادهام و اگر باید بهایی برایش بپردازم، چنین باد. اما این حق را دارم که از شرافت و صداقتم دفاع کنم.
به پروردگار که شاهد من است و به شرافتم سوگند یاد میکنم که فقط و فقط حقیقت را دربارهی مشاهداتم گفتم.
انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران بر عهدی بنیان گذارده شد که امروز مردم ایران همچنان به آن پایبندند. ملجاء مردم در هنگام نبرد علیه استبداد رژیم گذشته همین ایمان بود، و نیز هنگامی که خونهای بسیاری را فدا کردند تا در برابر تهدید خارجی از سوی مستبدی دیگر که با مشت آهنین بر عراق حکومت میکرد، از سرزمینشان دفاع کنند.
لیک، این دروغ تمامی ادعاهای این دولت مشخص را زیر سؤال میبرد؛ این دولت که تاریخ جنگ جهانی دوم را مخدوش کرده، که ادعا میکند آزادی بیان در ایران جاری است، ادعا میکند که در زندانهای ایران زندانی سیاسی نیست، مدعی است که هیچ سانسوری بر کتابها، اطلاعات، رسانهها و مطبوعات ایران اعمال نمیشود، و وانمود میکند به حقوق شهروندی از جمله حق تجمع، حق اعتراض و حقوق برابر برای شهروندان ایران، فارغ از جنس و نژاد و دین احترام میگذارد.
در بیست روز گذشته اما، جهان کذب بودن تمامی این ادعاها را از راه چشمهای اشکبار ایرانیان دلاور دیده است. مطمئنم جهان هرگز این دروغ تازه را باور نخواهد کرد و درک میکند که این پزشک، نویسنده و ناشر، کاری نکرده است جز عمل به حکم وجدانش در شتافتن به یاری کسانی که به یاری نیاز داشتند، و بازگفتن حقیقت.
ندا تنها کسی نبود که در این غوغا به خاک افتاد. آیا تمامی آن کسانی که بیگناه به قتل رسیدند، قربانیان توطئهی جهانی بودهاند؟ چرا قاتلان قربانیان دیگر تحت تعقیب قرار نمیگیرند؟ یا شاید باید بیکفایتی و بیتفاوتی غیرنظامیان مسلحی را مسئول دانست که نتوانستند خردمندانه اعتراضات قانونی شهروندان ایرانی را نسبت به بیعدالتی برتابند.
من فقط یک شاهدم. چرا باید به جای قاتل، شاهد تحت تعقیب قرار گیرد؟ آیا خون کافی ریخته نشده؟ آیا باید از ترس در برابر این جنایت هولناک ساکت میماندم؟ آیا این پیامی است که قصد داریم برای نسلهای آیندهمان به جا بگذاریم؟
بر این باورم که هیچ شهروند جهانی از پشتیبانی من و هزاران ایرانی دیگری دست نخواهد کشید که کتک خوردند، زندانی شدند، تحت تعقیب قرار گرفتند و به خاک و خون کشیده شدند، فقط برای اینکه میخواستند ملتی آزاد باشند و در مسیر برکت و عدالت به جهان بپیوندند و در این راه دیگران را در فرهنگ غنی و تاریخ لبالب از دلاوریشان سهیم کنند.
بر خود میبالم که بخشی از این حرکت باشم. کاری را کردهام که هر انسان شریفی انجام میداد، و به این دلیل مورد تهدید قرار گرفتهام. درست همانگونه که تمامی این شهدا کاری را کردند که هر جان آزادهای انجام میداد، و به همین خاطر به قتل رسیدند؛ به دست نفرت سیاهی نسبت به هرآنچه این شهدا به پایش ایستاده بودند: آزادی، راستی، و عدالت.
آرش حجازی
۱۱ تیرماه ۱۳۸۸
۲ ژوئیه ۲۰۰۹
و چند سؤال دیگر:
1. این گمگشتگانی که به اجرای این نمایشهای نازل و بیبنیان میپردازند، چگونه قتل دیگرانی را توجیه میکنند که روز 30 خرداد 1388، همزمان با ندا آقاسلطان کشته شدند؟ بنا به اطلاعات ارائه شده به مجلس شورای اسلامی، میدانیم که تقریباً همزمان با ندا، اشکان سهرابی گلوله خورد، مغز سیدرضا طباطبایی با گلولهای داغ متلاشی شد و مغز ابوالفضل عبداللهی با گلولهی دیگر، تیری پیشانی محسن حدادی را شکافت، تیر دیگری کمر واحد اکبری را درید، تیری قلب مسعود هاشمزاده را و تیری بر چشم ایمان هاشمی نشست. نادر ناصری، فرزاد جشنی، کاوه علیپور، حامد بشارتی، بابک سپهر، تینا سودی، مریم مهرآذین، داود صدری، پور کاوه علی، میلاد یزدانپناه و علی فتحعلیان هم از قربانیان دیگر آن روز بودند.
2. در مورد کشتهشدگان روزهای دیگر و قربانیانی که در وقایع بعد از انتخابات ناپدید شدند و اجسادشان به تدریج به خانوادههایشان تحویل شد یا هنوز مفقود هستند، چه اقدامی انجام شده است؟ به جز انکار و بهتان، آیا اقدامی عملی از سوی قوهی قضاییه برای شناسایی قاتلین این بیگناهان انجام شده است؟ سرنوشت پیگیری مرگ اینان چه شد؟ کیانوش آسا، سهراب اعرابی، امیرحسین طوفانپور، یعقوب بروایه، بهزاد مهاجر، ترانه موسوی، امیر جوادیفر، مصطفی غنیان، رامین قهرمانی، محسن روحالامینی، علیرضا افتخاری، فاطمه سمسارپور، محمدجواد پرنداخ، محمود رئیسی نجفی، حمید مداح شورجه، مهدی کرمی، میثم عبادی، ناصر امیرنژاد، پریسا کلی، محمد کامرانی، مصطفی کیارستمی، حسین اخترزند، مسعود خسروی، عباس دیسناد، رامین رمضانی، سعید عباسیفر گلچینی، علی فتحعلیان، هادی فلاحمنش، احمد کارگر نجاتی، بهزاد مهاجر، احمد نعیمآبادی، مبینا احترامی، ندا اسدی، سعید اسماعیلی، مرادآقاسی، حسین اکبری، محسن انتظامی، محسن ایمانی، فاطمه براتی، محمدحسین برزگر، جعفر بروایه، سرور برومند، بهمن جنابی، شلیر خضری، فاطمه رجبپور، فهیمه سلحشور، حسن شاپوری، علی شاهدی، کسری شرفی، کامبیز شعاعی، وحیدرضا طباطبایی، حسین طهماسبی، سالار طهماسبی، میثم عبادی، حمید عراقی، رضا فتاحی، ایمان نمازی، محمد نیکزادی.
یا حق
آرش حجازی
15 آذر ماه 1388
اون فاحشگان مغزی به 100 نفر هم نمی رسند، تازه همین 100 نفر هم با پول و وعده وعید میان.
حق نگهدارت دکتر
آرش گرامی آزادگی و شرافت شما در بیان حقیقت ستودنیست.ایمان داشته باشید ظلم و دروغ پایدار نخواهند ماند و وجدان های بیدار قضاوتی درخور حقیقت خواهند داشت.حق نگهدار شما باد
راستی، همیشه به پاکی، ایمان، متانت و آرامشت حسودیم میشه.. امیدوارم خدا یک درصدشو بمن بده.. همه اینا امتحان الهیه که خداروشکر سربلند ازش بیرون اومدی و ایشالا خواهی آمد.. بخدا بهترین پاداش ها واسه این انسانیت و ایمانت در انتظارته..
بقول خودت، یا حق
آرش عزیز من شاگرد پدرتون بودم و به خوبی خانواده محترمتون رو می شناسم و سالهاست که خواننده ترجمه های خوب و عضو انتشارات کاروانم…. باور کنید 1% از مردم حتی کسایی که این سیاه بازی احمقانه رو به راه انداختند هم این حرف رو باور نمی کنن… این حرفها برای کاهش بار خارجیه و متاسفانه نخبه ای مثل شما باید قربانی بشه چون نمی شه قاتل واقعی رو مجازات کرد… اینا پول می گیرن برای این هوچی گری ها اگر هم حکومت عوض بشه سرخاب سفیداب می کنن تو بارها رقص شکم می کنن و بماند… امین بهتر از من حق مطلب رو ادا کرد… شما همیشه مترجم محبوب ما هستید… مطمئن باشید با آسیب رساندن به شما توی بد هچلی می افتند بنابراین نگران نباشید جرات این کارها رو ندارند… اینا فقط هوچی اند همین…
دل قوی دار سحر نزدیک است
خیلی با امین موافقم..همیشه الگوی ایمان هستید برایم..خدا قوت
arashe aziz dar ghehreat neshaney paktarin farzandan vatan ra didam ensany ke dar mogabel zolme me estad ghraman est drood frawan ber bozorgevaryeat hossein az belgium
دکتر جان انها حشره ها و اوباشهایی هستند که لباس قهرمانان را پوشیدند وشرف و وجدان را خیلی ارزون میفروشند .به همین دلیل پستترین کارها از اینها ساخته است
mardane bozorg dar sakhtiha ayaare khod ra neshan midahand
va to bozorgie khod ro sabet kardi
hargez negarani be khodet raah nade.
hagh agarche be arami harekat mikone vali dar akhar khodesho be rokh mikeshe
baa arezuye irani azad va abad
آرش قهرمان کشور ما، تقدیم به تو كه اینبارتیر آرش کمانگیر را در کمان داری. احتمالا این شعر از کتاب فارسی تو حذف شده بود ولی در فکر هر ایرانی آزاده هنوز جا دارد و وصف حال امروز تو و ماست:
“دوستانم داستان ما از آرش بود،
او ز جان خدمتگزار باغ آتش بود.
روزگاری بود،
روزگار تلخ و تری بود،
بخت ما چون روی بعد خواهان ما تیره،
دشمنان با جان ما تیره،
ترس بود و بالهای مرگ،
کس نمیجنبید جز بر شاخه برگ از برگ،
سنگر آزادگان خاموش،
خیمه گاه دشمنان پرجوش،
تا به تدبیری كه در ناپاک دل دارند،
خود به دست ما شکست بیاندیشند،
نازک اندیشانشان بیشرم…..”
“و مردی چون صدف از سینه بیرون داد:
منم آرش سپاهی مرد آزاده،
به تنها تیر ترکش آزمون تلختان را اینک اماده، مرا تیر است آتشپر،
مرا باد است فرمانبر،
و لیکن چاره امروز،
زور و پهلوانی نیست،
آرشنازنین وانسان با شرف من به نام یک انسان ویک ایرانی هرگاه دیده ام خبری در مورد شماست کامنتم را با دفاعی که وظیفه خود وهر ایرانی دیگری از شماست گذاشته درود بر شما بر وجدان بیدارت بر انسانیتت درود بر پدرومادرت که شما راانسان بار آورده انداما آنچه زورمداران را وادار به دروغ جهل وجنایت میکند نه دین واسلام ونه ایران است بلکه همان پست ومقام وجاه وجلال کاذبی است که ماندگارنیست وموقعیت های مالی ناشی از قدرت است از رهبرش گرفته تا آن بسیجی چماق بدستی که حتا اسمش را بلد نیست بنویسد متاسفانه دینفروشان بسیار راحتند با افترا ودروغ وبهتان اما بنام کسی که در انقلاب نقش داشته وخوشبختانه آلوده این حکومت سراپا ریا وتزویر نشده ام به شما اطمینان میدهم که ملت جواب همه این ناجوانمردیها وآدمکشیها را خواهند داد در گذشته نیز ما هرجه به آشنایانی که دست زور داشتند التماس میکردیم که دست بردارید باور نمیکردند وروزی آمد که بر کفشهای ما بوسه میزدند بنگرید آدم چقدر حقیر میشود چقدر پست میشود تازه آنها به این رذلی نبودند روزی را خواهید دید که اینان همه پاهای مردم را بلیسند نگاه نکنید که امروز در رسانه ها هارت وپورت میکنند و شمرده شمرده ادای سیاست دانها را درمیاورند در حالیکه از سیاست چیزی نمیدانند معنای راستین سیاستمداری کردن همان نوکر وکلفت مردم شدن است نه به نشانهای حلبی مغرور شدن یا صندلیهای پوشالی که دزدیه شده از نماینده های راستین مردم است تا آنروزی که بهار آزادی سراسر ایران را سبز کند زمانی نیست پیروز وسرافراز باشید
Dear Dr. Hejazi
I admire you for your courage and. Stay put and care less about the carbage stuff that the nasty criminal regime is talking about. I see that the day that they have to be interrogated by the parents of Ms. Neda Agha Soltan and Sohrab Arabi , Askhan and many many more , is very close by.
آرش جان به زودی در تهران برای جشن آزادی تو را خواهیم دید همیشه در قلب ما هستی دوستت داریم
آرش نازنین
salam.
dar neveshtat eshare kardi ke “identification card”oon basiji rooye internet montasher shode…mishe begi key va koja…chera ta be hal hich kas mahchi khabari ersal nakarde…age mishe axe ID card ro too webloget bezare ta ma ham bebinim..mamnoon
Dear Arash,
Nobody in the world, not even those criminals, themselves, who ran the stupid show believe the scenario of that show. Dictators will die and the acts and words of those thugs in the streets who are paid to beat students and play such stupid shows aren’t worth being judged or criticized. everyone knows who they are and why they do what they do. They want to scare you and distract the world from the truth but these are all old dirty tricks which nobody buys anymore. Stay well and be positive and disappoint them with your strength.
درود بر شما بر وجدان بیدارت بر انسانیتت درود بر پدرومادرت که شما راانسان بار آورده ان
راستی به کتابهات هم فحش می دادند دکتر! حتی به پائلو کئلو هم رحم نکردند! پیروز باشی
مهم نیست که این کامنت را منتشر نمیکنی اما دکتر عزیز که گمان میکنی دیگران را … کرده ای میتوانید یه کمی مغز بسوزونید و لطف کنید اون قاتلی را که اون روز دیدی تصویر سازی کنی برای دیگران . چرا تا امروز هیچ مشخصه ای از این قاتل که در نزدیکی تو و دیگران بوده ارائه نمیکنی؟ میدانی چرا؟ چون دروغگویی و دروغگو کم حافظه.بای.
درود به آزاد مرد شریف ایرانی آرش
من بیانیه 11 تیرت رو امروز خوندم واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم و خیلی ناراحتم . نمی دونم چی بگم که بتونه کمی از بار رنجت رو کم کنه فقط می خوام بگم درکت می کنم چون خودم در جریان مشابهی مورد یک ستم بزرگ اینچنینی قرار گرفتم البته موضوع سیاسی نبود . فقط می خوام بگم می دونم چقدر سخته که بی گناه مورد اتهاماتی قرار بگیری که هرگز حتی فکرشو نکردی چه بمونه به عمل بهش.
متشکرم که این متن رو با یک ایه از انجیل شریف و نیز یک ایه از قران شروع کردی . می خوام بگم حس می کنم خدا دست مستقیمی در این جریان داره نترس چون قوی ترین قدرت همه کائنات پشت توست . ایمان داشته باش هیچ کس حتی یک نفر اون مزخرفات رو باور نمی کنه و اونا حتی خودشون هم خوب می دونن که کی مقصره . اصلا همه چیز مثل روز روشنه و نیازی به توضیح نیست . برای من حتی قبل از اینکه تو حرفی بزنی حقیقت ماجرا روشن بود و وقتی حرف زدی هر یک کلمه از حرفهات حقیقت محض که اصلا وحی منزل بود هر جمله ای که گفتی با مدرک و دلایل بعدی اثبات شد . اینکه مردم اون ضارب رو گرفتن لباسش رو در آوردن کارتش رو گرفتن بعد عکس کارتش دراومد . گفتن چرا فیلم بردار از مابقی ماجرا فیلم نگرفته ؟! فیلم کوتاهی از ضارب در اومد همونطور که خودت گفته بود لباسش رو درآورده بودن ! و این همون آدمی بود که عکس کارتش دراومده بود .
متاسفم ارش جان تو هم انسان شریفی بودی که قربانی شدی آخه قربانی باید بره بی عیب باشه تو همون بره بی عیب بودی از اقداماتشون نترس از سر ضعف هست که تو رو متهم کردن . اینو بدون یک ایران که نه یک دنیا پشت توست .
ماه نور افشانی کند سگ همچنان عو عو کند .
ارش عزیز
وقتی در مجلس ایران بودجه ای از صندوق ذخیره ارزی تصویب می شود تا با آن بتوانند با آمریکا مقابله کنند مشخص میشود که این پول ها باید در خیابان های تهران برای نمایش های خیمه شب بازی وبرگزاری کارناوالهای خنده دار مصرف وهزینه شود.
مطمئن باش این بنده های خدا بدلیل فقر وبی پولی و بی سوادی و جیره خواری دولت مجبورند در خیابانها این کارها را بکنند. اگر عکس های چهارشنبه را دیده باشید متوجه می شوید که حضار سن پدر بزرگ های مارا داشتند . شاید هم سر پیری ومعرکه گیری…..
حضاراین نمایش همگی از قدیمی هاوتکراری های مراسم های تظاهرات و از سهامداران اینگونه مراسم ها هستند که شب ها در خانه منتظرند تا تصویرشان را به مادرشان نشان دهند.(نقل به مضمون از یکی از مصاحبه ها با وی در 20.30)
آرش جان عالم و آدم از اصل ماجرا باخبرند و این نمایش باکره های مغزی بسیجیان ذوب شده در ولایت, هیچ تردیدی در یقین هر عقل سلیمی راه نخواهد داد. بیخیال داداش, همینطور که ما اینجا به ریش اینا میخندیم, تو هم بخند, بالاخره یه شب ماه میاد بیرون
آقای حجازی حالا که خوندن متنتون تموم شده من فقط دارم گریه میکنم. آخه یه انسان چقدر میتونه بزرگوار باشه که برای کسانی که بهش تهمت زدند، خونه و زندگیش رو ازش گرفتند، حق زندگی تو وطنش رو ازش گرفتند، کارش رو ازش گرفتند و … طلب بخشش براشون از خدا بکنه. حالا که فکر میکنم میبینم واقعا انسان های قابل ترحمی هستند. اگه تجمع خودجوش بود یا از مردم عادی بودند باز یه چیز ولی واقعا مایه تاسفه یه عده آدم که فقط بلدند اطاعت کنند رو با هماهنگی میارن بعد هم میگن خودجوش بوده. به قول شما اوایل میگفتند شما شاهد قتل بودید حالا میگن قاتلید. این تنها نشان دهنده یک چیزه. اونم اینه که این افراد دست نشانده هایی بیش نیستند و فقط منتظرند ببینند صاحبشان چه میگوید. آیت الله منتظری جواب خوبی به این افراد دادند: بدبختی این جاست که شما به خاطر دنیای دیگران به جهنم میروید…
سلام و درود بر آرش عزیز مایه مباهات ایران زمین:
آرش حجازی سالهاست که برای فرهیختگان شناخته شده است.هیچ زمانی ایران زمین به پاکی و نجابت تو شک نمی کند. مطمئن باش که روزی که چندان دور نخواهد بود همه این جانیان و مزدوران و اربابان جنایتکارشان را به پای میز محاکمه در دادگاه عدل الهی می کشانیم و تو را نیز در آنجا به عنوان شاهد مظلوم فراخواهیم خواند تا شاهد مجازات اینان باشی شاید ان وقت کابوس های شبانه تو و مادر ندا تمام شود.همانطور که دوست عزیزی در کامنت بالا گفت ما هرجاکه مکانی برای دفاع از مظلومیت شما بیابیم(چون سایت الف)ذره ای برای دفاع از شرف و مردانگی تو کوتاهی نمی کنیم.آرش جان همیشه در قلب و روح ما جا داری.موفق و موید باشی
البته فکر نمیکنم تمام کسانی که برای شما پیام گذاشته اند به این شکل مسخره ای که در کامنت ها هست قربون صدقه ی شما رفته باشند! و البته فکر میکنم که شما دکتر عزیز! حداقل برای راحتی وجدان خودت هم که شده فقط نظرات موافق را تایید مکنی.خب اشکال نداره! بکن! و البته که نمیخوام نظر من رو هم تایید کنی ولی جناب دکتر عزیز گول این چهار تا قربون صدقه رو نخور.بدون که عده ی زیادی که اتفاقا خیلی هم زیاد هستن! بیصبرانه منتظر محاکمه شما هستند،گفتم محاکمه نه محکوم کردن! و شما را هم رها نخواهند کرد.علی الحساب تا چندین سال آینده و یا حتی تا آخر عمر شریف فکر ایران آمدن را به خودتان راه ندهید و البته همه ی اینها در صورتی است که توسط اینترپل دستگیر نشوید.امیدوارم کماکان وجدان داشته باشید!
بعد التحریر:من دانشجوی رشته مهندسی مواد دانشگاه علم و صنعت هستم.دوستی میگفت دکتر حجازی معروف پدر شماست.اشان پدر شما هستن؟البته من با دکتر کلاس نداشته ام ولی از لحاظ علمی بسیار معتبر هستن.شما پسر ایشان هستین؟
khoda negahdar azadandishan bashad.
دکتر عزیز شما مایه افتخار ما هستید.
کشور عدالت محور و دارای قوی ترین سیستم قضایی ما اتهام شما را کشف کرده است .
بقیه اون لیستی هم که دادی متهمانش پیدا میشن .
شما بهتره مسئولیت یه چندتا دیگه از اون لیستتون رو قبول کنید (مثلا ترانه مو سوی که 20 و 30 ثابت کرد چنین موجودی در کره زمین وجود نداره ) تا قوه قضاییه چندتا متهم کمتر معرفی کنه .
دکتر جان مهم نیست که یک عده از سر نادانی چیزی رو به شما نسبت میدهند . مهم اینه که الان همه ی اونایی که ذره ای از انسانیت بو برده اند و یا روشن دل هستن الان دارن شما رو دعا میکنن.هر اتفاقی که بیفته مهم اینه که شما راه درست رو انتخاب کردی و این امتحان سخت رو با موفقیت پشت سر گذاشتی . همین کافیه.به امید ایرانی آزاد و آباد .
تنها در اين حادثه به شما ظلم نشده،بهتر بود تيتر ميزديد”خدايا من اينان را مي بخشم چرا که نمی دانند چه می کنند
دلمان خون است آقای حجازی اما ناامید نیستیم و نمی شویم چرا که شالوده ی مبارزه مان را بر استواری بنا نهاده ایم.
درود بی پایان بر شما
اینها فقط افرادی هستند که در قبال پول تن به هر کاری میدهند. مطمئن باشید همین افراد اولین کسانی خواهند بود که وقتی رژیم عوض شود اینها نیز عوض میشوند.
شاید این مسخره ترین تهمتی باشدکه تا به حال دیدم . اینها بدجوری به دست و پا افتاده اند و همه گواه بر این است که چند صباحی بیش به عمر نکبتشان باقی نیست . زنده باد آزادی – زنده باد ایران و زنده باد ایرانیان با شرفی که خود را با هیچ بهایی به این وحشیان نفروختند.
آرش عزیر
چه خوب گفت برشت. آنکس که حقیقت را نمیداند نادان است اما آنکس که حقیقت را میداند و انکار میکند تبهکار است.
من تمام گفته ها ونوشته های تو را تاکنون دنبال کرده و اگر کسی یک جو صداقت در وجودش باشد و آن به قدرت مال و منال نفروشد ذره ای در درستی و راستی آن نخواهد کرد. من هم باتو برای آنها دعا میکنم که صاحبان قدرت در ایران چه آقای خامنه یا رهبران سپاه نیروی انتظامی یا آقای احمدی نژاد یا هر کس دیگری که واقع بین باشند و واقعیتها را آن طور که هست ببیند و درک کنند که هیچ راهی بهتر از سپردن قدرت به دست مردم نیست و ره به جایی نمیبرد باور کنند که اگر همین فردا هم همین کار را بکنند باز هم دیر است. آخر تا کی میخواهند سر خود را مانند کبک توی برف فرو کنند و اینهمه فاجعه را نبینند. مگر قضیه برادران هاشمی فرزندان بنیانگذار کمیته های انقلاب اسلامی همین چند هفته پیش اتفاق نیفتاد. آخر مگر این همه خشونت در ایران زمین ریشه غیر از این دارد که در درجه اول خود حکومت با این شیوه عمل میکند. چرا در جوامع غربی مردم به تمام ارگانهایشان اعتماد دارند ولی درسرزمین های دیکتاتورزده مثل ما نه نه زمان شاه بود نه الان. سی سال پس از انقلاب با این شیوه اعمال قدرت کردن بس است دیگر. تمناوخواهش دارم از این کسانی که سکان قدرت را در دست دارند باور کنند که ملت ماتمام فرزندانش مثل ندا سهراب و کیانوش هستندو اگر امیدی به آینده بهتر نداشته باشند هیچوقت اعتقاد قلبی هم به دین و مذهبی که برایش تبلیغ و ترویج میکنند نخواهند داشت.
عزیز سلام
خوب کردید که قدم جلو گذاشتید وانچه را دیدید گفتید .از شما به عنوان پزشک متعهد همین انتظار هست .شهادت شما مثل اواری حاکمیت ارتجاعی را دفن کرد .همه مسولیم وتعهد داریم این جنایت ها را افشاه کنیم .سالهای زندانم شاهد جنایت این جنایتکاران بودم .جنایت هایشان در خفاست .برادران سنی شان طالبان افغانستان اسیرها را اتش زدندند و فیلم انرا پخش کردند.
اخوند احمد جنتی فرزند خودش که از مجاهدین بود دار زد .بد تر از رویه طالبان باید تلاش کنیم نسل اینها منقرض شود تا ایندگان نجات یابند./
….(اعتقاد دارم که خدا پروردگار شجاعان است….ایمان دارم که حقیقت ما را آزاد خواهد کرد)….بسیار زیبا وتاثیر گذار بود……یاد شعری افتادم : خش خش برگها زیر قدمهایم میگوید بگذار تا فرو افتی .آنگاه راه آزادی را باز خواهی یافت….از مارگوت بیگل.ترجمه احمد شاملو…….آقای دکتر حجازی همیشه سربلند باشید…
آرش جان سلام!
راستش من قبلا( ۷ سال پیش) که تازه کتاب های پائلو کوئیلو را می خواندم که همه شان با ترجه تو بود دوستت نداشتم!از این ور و آنور شنیده بودم حجازی فرصت طلبی است که کوئیلو که آمده ایران دوره اش کرده و باعث شده که کوئیلو مجوز تمام ترجمه هایش را بدهد به انتشارات کاروان و اون یکی مترجم کتاب «کیمیاگر » که یک خانمی بود ( و یکبار با مجله «۴۰چراغ»مصاحبه کرده بود) را دو در کرده ای و کلا نظر خوبی نسبت بهت نداشتم!
اولین کسی که اسم تو را در حادثه ندا آورد و شناخت خود جناب آقای کوئیلو در فیس بوک بود! که گفت «آه! امروز تصویر دوستم در ایران را در یک ویدیو در سی ان ان دیدم!»
حادثه ندا خط بطلانی بر تمام ذهنیتم کشید و در دلم تو را خیلی می ستایم و ارج می نهم و بر شرف و آزادگی و شجاعتت درود می فرستم و سر نمازها دعایت می کنم!
شروع کردم به خاطر تو تمام کتاب های کوئیلو را با ترجمه تو دوباره خواندن!( اون عکست که در صفحه یکی مانده به آخر تمام ترجمه هایت بود با تحسین نگاه می کنم!)
سرت را بالا بگیر نویسنده قهرمان!
http://arashhejazi.blogspot.com/search?updated-max=2009-07-25T00%3A09%3A00%2B01%3A00&max-results=7
آقای حجازی سلام!
تا قبل از خواندن این مطلب شما را تنها به عنوان یک انسان حقیقتگو ستایش میکردم. ولی وقتی این مطلب را خواندم و دیدم در تیتر خود از آیه قرآن استفاده کرده اید علاقه بسیار شدیدی نسبت به شما احساس کردم. خوشحالم که انسانی مذهبی هستید. مطمئنا این رویه شما همه کسانی را که با ادعای دین و مذهب بر علیه شما شمشیر را از رو بسته اند رسوا میکند.
هرجا هستید موفق باشید.
hانشاالله قرآن راهگشایتان باشد.
آرش عزیز
این سناریو دست پخته احمدی نژاد است ، از آنجا كه این مردک عقلی در سر ندارد هر سناریو و هر نقش اش به زودی نقش بر آب میشود. دل قوی دار آرش جان . ما همه، مقصودم یک جبنش است كه پشت تو ایستاده ایم . دل قوی دار آرش جان تیری كه تو رها کرده ای به زودی به قلب این جمهوری خوا هد نشست . دل قوی دار آرش عزیز .
این اتهام بی اساس به آرش حجازی به قدری آشکار و روشن و بچگانه و ناشیانه است که انسان با خود می اندیشد نکند اینان قصد براندازی خود را دارند یا مثلا می خواهند آبروی خود را به قصد ببرند ؟!!
با این سیاستهای مسخره راه به جایی نمی برند همه چیز مانند روز روشن است انسان چقدر می تواند پست فطرت باشد که خود دست به خون دختر جوانی آغشته کند و سپس ان را به گردن دیگری بیندازد.
یقین بدان با این ترفند کودکانه حتی نمی توانند یک بچه گربه را گول بزنند ! تنها خیری که برایشان دارد این است که عقده خود را بر سرت خالی کنند که لوشان دادی آخر اگر تو نبودی و شهادت نمی دادی چه داستانها و خیالبافی ها برای این فیلم داشتند خدا می داند اینان دیگر در کار گول زدن و صدا روی تصویر گذاشتن و فیلم دروغ ساختن بسیار استادانه عمل می کنند همانگونه که ظهور مریم مقدس در شهر فاطیما را به حضرت فاطمه زهرا ( س ) نسبت دادند و فیلمی ساختند و آن را با بوغ و کرنا به خورد ملت از همه جا بی خبر دادند دست اینان دیگر رو شده است .
با این کار فقط عقده گشایی می کننددو احتمالا برای نفرات بعدی چنگ و دندان نشان می دهند مبادا در آینده آرش حجازی دیگری سر از تخم بیرون بیاورد و بخواهد جنایتی دیگر را افشا کند.
خداوند اینان را ببخش زیرا نمی دانند چه می کنند
agar che mohem mohtavast amma agar mayelid shomareh ayeo ra eslah konid 112 nesa
سلام بر بزرگ آزاده ایران
نشانه ها همه از به بند کشیده شدن دوباره دیو خبر می دهند.
تو هم یکی از این نشانه ها و مرحمی برای زخم های مردم رنج کشیده ایران هستی.
پیروز هستی و پیروزتر باشی
بهت افتخار میکنیم، آرش
سوگند به حقيقت آن روز خواهد آمد كه مساله گرسنگي را با معجزه ي تقسيم نان مي توان حل كرد .آن روز خواهد آمد كه عشق را هر قلبي خواهد پذيرفت و وحشت آورترين تجربه ي انسان – تنهايي، كه از گرسنگي هم بدتر است – از صحنه ي روزگار محو خواهد شد. آن روز خواهد آمد كه در بزنند و همه ي درها باز باشد،و آنها كه بطلبند، دريافت كنند و آنها كه زاري مي كنند، تسلا يابند.
كوئليو، واكيري ها، ترجمه ي آرش حجازي
سوگند به حقيقت آن روز خواهد آمد كه مسأله ي گرسنگي را با معجزه ي تقسيم نان مي توان حل كرد. آن روز خواهد آمد كه عشق را هر قلبي خواهد پذيرفت و وحشت آورترين تجربه ي انسان – تنهايي، كه از گرسنگي هم بدتر است – از صحنه ي روزگار محو خواهد شد. آن روز خواهد آمد كه در بزنند و همه ي درها باز باشد، و آنها كه بطلبند، دريافت كنند و آنها كه زاري مي كنند، تسلا يابند.
كوئليو، والكيري ها، ترجمه ي آرش حجازي
و زود است كه بي باكان و حقيقت گويان را قدر بشناسند.