تأملاتی بر هنر داستان نویسی: جلسه 7 / تغییر درونمایهی داستان
هر زمان که مایل باشید، میتوانید درونمایهی داستان را تغییر دهید و داستان را با درونمایهی جدید بازنگری و اصلاح کنید. ممکن است درونمایهای را برای داستان درنظر بگیرید و در حین نوشتن داستان، به درونمایهی دیگری برسید. خیلی ساده، یک پاککن بردارید
و درونمایهی قبلی را پاک کنید و درونمایهی جدید را به جایش بنویسید.
در مرحلهی دوم، درونمایهی داستان را بررسی، و به آن خواص و صفاتی میبخشیم. برای این کار، ساختاری عمومی و کلی در اطراف درونمایه خلق میکنیم. این ساختار، گروه داستان نام دارد.
از آنجا که این طبقه بندی بسیار کلی است. همان طور که گفته شد، داستان شما، در کنار تمام داستانهای دنیا، در یکی از سه گروه زیر قرار میگیرد:
- طرح و توطئه
- حماسه
- شخصیت
در این مرحله باید تصمیم بگیرید کدام گروه داستان، برای درونمایهی شما مناسبتر است. ابتدا توضیح هر یک از گروهها را بخوانید و مناسبترین گروه را نسبت به درونمایهی خود انتخاب کنید.
گروه داستانی طرح و توطئه:
داستانهایی در گروه طرح و توطئه قرار میگیرند که در آنها، شخصیتها فقط به منظور عملی که انجام میدهند حضور مییابند. داستانهای طرح و توطئه، عموماً پایان خوش دارند. آثار این گروه داستانی، بیشتر معطوف به سفر یا ماجرای شخصیت اصلی است تا تحول روانی یا احساسی آن شخصیت. مثال بارز این گروه، داستانهای جیمز باند (یان فلمینگ) و داستان های شرلوک هولمز (کنان دویل) است. بیش تر داستانهای مردمپسند در این گروه قرار میگیرند. اگر میخواهید یک داستان پلیسی، ترسناک، عشقی، مبارزهای یا جاسوسی بنویسید، این گروه مناسبترین گزینه خواهد بود. اما اگر میخواهید داستانی دربارهی نیازهای معنوی شخصیت اصلی داستان بنویسید، بدون توجه به ژانر داستان، گروه حماسه یا شخصیت را انتخاب کنید. و اگر میخواهید یک نکتهی فلسفی مهم را مطرح کنید، حتماً از گروه حماسه استفاده کنید. در گروه طرح و توطئه، فقط ماجرا و داستان مطرح است، در این گروه، جایی برای پیامهای جهانی، انسانشناسی، درونکاوی و… وجود ندارد.
گروه داستانی حماسه:
گروه داستانی حماسه، به شخصیتهای پیچیدهای میپردازد که قربانی تقدیرند. مثل رومئو و ژولیت، آنا کارنینا، موبی دیک، رستم و اسفندیار، داستان سیاوش، بوف کور، سرود رولان، آرتور شاه، کلیدر، هملت، مکبث، بلندیهای بادگیر. اما هرچند شخصیتهای یک داستان حماسی نیازهای درونی قدرتمند و اهدافی دارند، این اهداف ناکام میماند. بنابراین داستانهای گروه حماسه، پایان خوش ندارند. اما یک پیام معنوی یا فلسفی دارند، و همواره به پایانی تراژیک و غمانگیز منتهی میشوند.
گروه داستانی شخصیت
این گروه با داستانهای طرح و توطئه متفاوت است، چرا که در داستان شخصیت، همواره کشاکشی درونی برای رسیدن به یک هدف وجود دارد (به طور مثال، تطابق با گذر سن، تطابق با محیط یا یک نیاز درونی). اما داستانهای شخصیت، نکتهی مشترکی هم با داستانهای طرح و توطئه دارند، پایان آن ها همیشه خوش است. مثل در جست و جوی زمان از دست رفته (مارسل پروست)، کشتی شیندلر، کیمیاگر (پائولو کوئلیو)، ناتور دشت (سلینجر)، بیابان (لوکلزیو)، آرزوهای بزرگ (چارلز دیکنز).
سلام.
شما از بورس تحصیلی که کالج کوئین دانشگاه آکسفورد به یاد ندا آقا سلطان گذاشته اطلاع دارید؟ اگر اطلاع دارید خواهش می کنم بگویید شرایط استفاده از این بورس چیست؟ من تمام سایت این کالج را زیر و رو کردم به جز اطلاعیه ای از راه اندازی این بورس چیز دیگری، مبنی بر چگونگی استفاده از این بورس نیافتم. من فوق لیسانس فلسفه ام و خیلی اضطراب دارم دلم نمی خواهد این فرصتی را که به بهای خون یکی از زنان عزیز این کشور فراهم شده از دست بدهم. بلکه بتوانم با استفاده از این فرصت در آینده خدمتی به زنان این جامعه بکنم.
با سپاس فراوان