پنج قانون حاکم بر هنر رزم (سون جو)
از کتاب هنر رزم، اثر سون جو، ترجمه نادر سعیدی، انتشارات کاروان
پيريزي نقشهها
سون جو گفت: هنر رزم براي کشور اهميت ويژه دارد. مسئلهی زندگي و مرگ است، راهي است به سوي ايمني يا نابودي. پس در هيچ شرايطي نبايد آن را نادیده گرفت.
پنج عامل ثابت بر هنر رزم حاكم است که تمامي آنها را بايد هميشه مد نظر داشت. اين عوامل عبارتند از: قانون اخلاق؛ آسمان؛ زمین؛ فرمانده؛ روش و انضباط.
قانون اخلاق، مردم را در هماهنگی كامل با رهبر قرار ميدهد، بهگونهاي كه از جان گذشته و بدون ترس از خطرات، از او پيروي ميكنند.
آسمان به معنای شب و روز، سرما و گرما، زمان و فصل است.
زمين شامل فاصلههای دور نزدیک؛ خطر و امنیت؛ زمین باز یا گذرگاههای تنگ؛ و احتمالات مرگ و زندگی است.
فرمانده بیانگر فضایل خردورزی، صمیمیت، خیرخواهی، شجاعت و قاطعیت است.
روش و انضباط، یعنی سرداری سپاه در تقسیمبندیهای مناسب، رتبهبندی تدریجی درجات در میان افسران، نگهداری و مرمت راههایی که آذوقه و مهمات از طریق آنها به سپاه میرسد، و نظارت بر هزینههای نظامی.
این پنج عاملی است که هر سرداری باید با آنها آشنا باشد. آن کس که آنها را بداند، پیروز خواهد شد. آن کس که نداند، شکست خواهد خورد.
پس، به هنگام بررسي اوضاع نظامی خود و دشمن، مقایسه کنید و تصمیم بگیرید:
كدام حاکم از قانون اخلاق بهرهمند است؟
کدام سردار بیشترین توانایی را دارد؟
برتری از نظر زمین و آسمان با کدام طرف است؟
انضباط در کدام طرف با بیشترین قاطعیت اعمال میشود؟
كدام ارتش قدرتمندتر است ؟
دركدام طرف، افسران و مردان بیشتر تعلیم یافتهاند؟
در كدام سپاه؛ این یقین بیشتر وجود دارد که لیاقت به تناسب پاداش میگیرد و سوء عمل بهگونهای سزاوار تنبیه میشود؟
با این هفت پاسخ، میتوانم پيروزي يا شكست را پیشبینی کنم. سرداری كه اندرز مرا فراگيرد و مطابق آن عمل كند، پيروزخواهد بود، این سردار را در سمتش ابقا كنيد! فرماندهي كه اندرز مرا ناديده گيرد یا خلاف آن عمل کند، شكست خواهد خورد، این سردار را از مقامش عزل كنيد. اما به ياد داشته باشيد: در عين توجّه به بهرهگيري از توصيههاي من، در كسب موفقيّتهاي آرماني فراتر و بهتر از چهارچوب معمول بكوشيد و نقشههاي خود را مطابق آن وضعيّتهاي مناسب و سودمند تغيير دهید و تعديل كنيد.
تمام جنگها متكي بر حيلهاند. پس، آنگاه كه قادر به حملهايم، باید خود را عاجز از حمله نشان دهيم؛ زماني كه از نیروهای خود استفاده میکنیم، باید تظاهر به بیکُنشی كنيم. آنگاه كه نزديكیم، به دشمن بباورانیم که دوریم. اگر دوريم، بايد دشمن را در اين تصور نگاه داريم كه نزديكیم. طعمه بگذارید تا دشمن را به دام بکشید. تظاهر به بينظمي كنید و دشمن را پايمال و خرد كنید. اگر دشمن از هر سو در امان است، آمادهی او باشید. اگر نیروی دشمن برتر است، از او پرهیز کنید. اگر حریف شما زودخشم است، بكوشيد او را خشمگين كنيد. وانمود كنيد ضعيفيد تا احساس غرور و خودبزرگبيني را در دشمن برانگيزيد. اگر در فراغت است، آرامش او را به هم بزنيد. اگر نيروهاي او متحدند، در ميان آنها تفرقه بيافرينيد. از جايي به او حمله کنید که آمادگی دفاع ندارد، زماني از راه برسید که انتظارش را ندارد.
سرداری پیروز میدان است كه قبل از آغاز نبرد، محاسبات گسترده کند. سرداری كه با محاسبات اندك وارد پيكار ميشود، شكست ميخورد. پس محاسبات همهجانبه، ما را به سوي پيروزي هدايت ميكند و محاسبات اندك به سوي شكست، حتي اگر هرگز حسابگري نكنيم! با توجه به اين نكته است که میتوانم پیروز و شکستخوردهی میدان را پیشبینی کنم.